رامش

آذر محبی با نام هنری رامش

متولد 22 آبان 1329 تهران

خواننده در سالهای پیش از انقلاب با برنامه ی گل ها ( یک شاخه گل ) پا به عرصه ی هنر گذاشت

بیش از 600 ترانه خونده است و ترانه های دو صدایی زیادی اجرا کرده است

سه خواهر و یک برادر دارد

تا دیپلم طبیعی درس خوانده است و بین خوانندگان آن زمان که کمتر درس خوانده بودند دیپلم  خود را گرفته بود

او با پرویز مقصدی که او هم تازه به عرصه ی آهنگسازی گذاشته بود سازمانی به نام هارمونی بر پا کرد


این دفتر پاتوق خوانندگانی بود که کاری برتر از دیگران ارائه میدادند.


خاص بودن ترانه‌های رامش این است که او تقلب نمی‌کرد. رامش همیشه داش مشتی وار برنامه اجرا میکرد  به همراه گروه رقصنده اش وآن زمان بسیار طرفدار داشت


همیشه کار جدید به بازار عرضه می‌کرد و به خواندن ترانه‌های جاز نسبت به دیگر سبک‌ها علاقه بیشتری داشت.


رامش هرگز ازدواج نکرد .


به او نسبت همجنسگرا زده بودند روزنامه های آن زمان

رامش بسیار در کار خود موفق بود . موی فر را اولین بار رامش باب کرد


خودش گفته است: «در خواندن ترانه‌های جاز یک نوع آرامش و نشاط حس می‌کنم». از خوانندگان مورد علاقهٔ رامش می‌توان به عارف و گوگوش  اشاره کرد.


البته ناگفته نماند که پیش از انقلاب در سال 55---56 اختلاف با عارف پیدا کرد و عارف توهینی به او کرد :


که من از کجا برای شما شوهر پیدا کنم ....تا حدودی میانشان شکر آب شد

اما دوست بسیار صمیمی گوگوش بود با این با هم رقیب بودند ولی این در دوستیشان کوچکترین اثری نگذاشت


چشمان رامش بسیار زیبا بود  . چشم رامشی


اگر میخواستند که زیبائی چشم کسی را مثال بزنند میگفتند چشماش عین رامش بود


رامش در برنامه‌های مختلف تلویزیونی مانند چشمک (گوگوش شو)، رنگارنگ، میخک نقره‌ای (شوی فریدون فرخزاد ) و ... اجراهای بسیاری داشته است.


او از رقیبان گوگوش بود و می‌توان گفت که پس از گوگوش بیشترین تعداد شوهای تلویزیونی را داشته است که در حال حاضر بسیار نایاب هستند.


بعد از گوگوش رامش در بین مردم ایران محبوبیت خاصی داشت


در سال‌های پس از انقلاب، فعالیت هنری رامش بسیار کم شد.


آخرین فعالیتش در زمینهٔ خوانندگی آلبومی به نام مولانا (معشوق همینجاست) با داریوش و فرامرز اصلانی  است.


فاصله گرفتن از هیاهوها و گذراندن زمان بیشتری از زندگی در کنار دخترش را به عنوان دلیل کنار کشیدن از فعالیت هنری و خوانندگی بیان کرده است.


او میگوید اگر روزی به ایران برگردم هر چند سن بالائی داشته باشم با صدای بلند برای مردمم  میخوانم از ته دل