http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/6/20/11/1434781829172331.jpg

چنانچه اطلاعات بیشتری  در باره ی این ملکه دارید در نظرها یاریم کنید ...

آذرآناهید :


ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی .


نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است .


http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/1/31/15/1422706520124421.jpg


در اوستا آناهیتا در تجلیات مادی به صورت دوشیزه‌ای زیبا پیکر و خوش‌اندام بر افراد متجلی می‌شود.


در آبان‌یشت که به این الهه اختصاص دارد نام بیش‌تر پهلوانان و شاهان را می‌یابیم که بردرگاه ایزدبانوی نامدار اردویسور آناهید نماز می‌گزارند، قربانی می‌کنند و درخواست می‌کنند.


از میان شش امشاسپند یا فرشته یاور اهورا مزدا، سه تای آن‌ها (سپندارمز، خرداد، امرداد) مادینه و سه تای آن‌ها (بهمن، اردیبهشت، شهریور) نر هستند.


ایزدان مهمی چون بهرام و تیشتر، نرینه و در برابر آن‌ها اردویسور آناهیتا و ایزد دین مادینه‌اند.


اگر میترا را بی جنس بگیریم، باید گفت که برابری جنسی در آیین مزدیسنای متاخر (دوره ساسانی) در هیچ دین دیگری در آن زمان و پس از آن پیشینه نداشت.


در اهمیت و نقش ایزدبانو آناهیتا که برخی آن را خدای قومی ساسانیان می‌شمارند، بسیار سخن گفته شده است.


آناهیتا از حالت ایزدبانوی آب‌ها در عصر نخستین آریایی، در دوران هخامنشی به معادلی برای آفرودیت یونانی و ایشتار بابلی تبدیل می‌شود.


در دوره سلوکی (هلنی) نیایشگاه‌های به سبک غیرایرانی در غرب ایران ساخته می‌شود که به حضور خود تا دوران ساسانی ادامه می‌دهد.


با این‌حال به نظر می‌رسد دست‌کم از دوره ساسانی، این نیایشگاه‌ها آن کارکردهای ویژهٔ خود را زیر تاثیر محکومیت اکید و شدید این گناه در دین مزدیسنی، به‌کل از دست داده و آتشکدهشدند؛ که مهمترین آنان آتشکدهٔ رسمی خاندان اردشیر بابکان یعنی آذر آناهید استخر است.


ناهیدکده‌ها در فرهنگ پس از اسلام تغییر کاربری داده و بسیاری از آنان با نام قلعه‌دختر، پل‌دختر یا آرامگاه‌هایی منسوب به زنان و دختران بزرگزاده باقی مانده‌اند.


آناهیتا نخستین بار در دوره ساسانی، در زمان نرسه به تصویر کشیده می‌شود.


نرسه سنت دریافت دیهیم پادشاهی و فره ایزدی از اورمزد که همیشه به گونهٔ مرد ترسیم می‌شد را ترک گفت و یک زن را جایگزین او کرد.


این سنگ‌نگارهٔ شگفت‌آور و پرسش‌برانگیز را کریستین‌سن و دیگر غربیان -و به پیروی از آنان بیش‌تر ایرانیان- به دلیل زن‌بودن، آناهیتا دانسته‌اند.


حرکتی که نه تا آن زمان معمول بود و هم پس از آن تکرار شد.


می‌توان به آناهیتابودن این نگاره شک کرد؛ ولی در یک چیز تردید نیست و آن اینکه او به هر روی "یک زن" است.

حتی اگر نگارهٔ مردِ برسم‌به‌دستِ هاله‌به‌سر در تاق بستان را در پشت سر اردشیر دوم ساسانی، میترا بگیریم (که این در تضاد کامل با میترا در مهریشت اوستاست) این تک اثر بی‌صاحب، به هیچ‌روی با بی‌شمار آثار هنری مربوط به بانوی هماورد او یعنی آناهیتا مقایسه‌پذیر نیست.

و این در شرایطی است که در همان دوره در هیچ تمدنی، ایزدبانوان از ایزدمردان پیشی نگرفته‌اند

۳۰۰سال پس از نرسه، این بار در تاق‌بستان، در سنگ‌نگاره خسرو پرویز، او با اینکه تاج را باز از دستان یک مردمی‌گیرد، ولی این بار یک زن (شاید آناهیتا) در پشت سر او ایستاده و بر پشت پایش آب می‌ریزد.