یکی بود یکی نبود...زیر این سقف کبود .....


یکی داشت یکی نداشت  ...اونی که داشت تو بودی ...اونی که جز تو تو قلبش کسی را نداشت من بودم


یکی رفت یکی نرفت ... اونی که رفت تو بودی ... اونی که جز تو دنبال کسی نرفت من بودم


یکی غصه خورد یکی نخورد ...اونی که غصه خورد من بودم ...اونی که لبخند زد و رفت تو بودی



میگویند شیشه احساس ندارد         اما وقتی روی بخار شیشه  از عشق و غصه


نوشتم           آرام  گریست               





هلند نمایشگاه گل بود استقبالی نشد ...بردند آمریکا انجا هم استقبال نشد ...


آلمان بردند باز هم استقبال نشد...میدونی چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


واسه اینکه قشنگترین گل تو ایرانه  و داره این اس ام اسو را میخونه


آره   آره   آره   تو  تو  تو   و   تو   تو   تو 





زنی سه دختر داشت  و سه داماد ... خواست میزان علاقشان را نسبت به خود  بسنجد ...

یکیشان را به خانه دعوت کرد و در حالی که کناره استخر قدم میزد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت دامادش فورا پرید و او را نجات داد . فردای آنروز یک ماشین 206 جلوی پارکینگ دامادش گذاشت و روی آن نوشت از طرف مادر زن

فردای روز بعد  هم همین کار را کرد و داماد دومی هم پرید و نجاتش داد واسه اونم یک 206 خرید و جلوی پارکینگ خانه اش گذاشت و رویش نوشت از طرف مادر زن به پاس محبتت ....

اما نوبت داماد سومی رسید او را دعوت کرد و همین کار را انجام داد ... اما داماد سومی از جایش تکان نخورد...  پیش خودش گفت اینکه خیلی پیره  بمیره چرا من جان خودم را به خطر بیندازم ایستاد و غرق شدن مادر زنش را تماشا کرد ..... فردای آنروز یک بی ام دبلیو

کورسی آخرین مدل در خانه داماد سومی پارک شده بود که روی شیشه ماشین نوشته بود

متشکرم   از طرف پدر زنت