Image result for ‫ابوتراب جلی‬‎

آن سان که نیست یک سر موئی توان مرا -هر دم بهای گوشت رود سوی کهکشان

اما حقوق مانده به جا همچنان مرا -تا کی بهای جنسی شود دم به دم فزون...

استاد ابو تراب 


استاد ابو تراب پدر طنز پارسی ...


زنده یاد مرحوم استاد ابوتراب جلی بشنویم .

مردی بود که همه دوستش داشتند .

جمعی خود را شاگرد و دست پرورده ی او میدانند و جماعتی دیگر به او عشق میورزند و او را در کار طنز  قبول دارند گو این که این استاد در ساختن غزلهای جدی و انواع دیگر شعر هم ید طولانی داشت .  

استاد همیشه با لبخند از دلباختگان استقبال میکرد و با همان بضاعت ناچیزش از همه پذیرائی میکرد .

از او خواستیم برایمان بگوید طنز را چگونه توصیف میکند و چه کسانی را طنز پرداز میگوید . 

او جواب داد که :

طنز این نیست که فقط مردم را بخندانند این هزل است و فکاهی . طنز حتما بایستی پیامی درون خود داشته باشد و نکته ای را برای خواننده و شنونده روشن سازد . 

دیگر این که طنز میماند و هزل و فکاهی زود فراموش میشود 

چرا که :

مطلب خنده دار و فکاهی که نکته ای در آن نهفته نباشد پس از چندی که لبخندی بر چهره شنونده یا خواننده نشاند . 

تکرار آن دیگر خنده دار نیست و به همین جهت فراموش میشود . 

اما طنز سالهای سال دهان به دهان میگردد . 


طنز باید با زندگی اجتماعی مردم همگام و همراه باشد و بازگو کننده دردها و گرفتاریهای مردم باشد و طنز پرداز کسی است که  این دردهای اجتماع و گرفتاریهای مردم را اولا درک کند و در ثانی قدرت آن را داشته باشد که در قالب طنز به گوش سران و مسوولان مملکت که به دلیل گرفتاریهای دیپلماتیک و وجود فاصله ای که قهرا بین آنان و مردم ایجاد میشودبرساند 


و میتوان طنز پرداز را به دارو سازی تشبیه کرد که میخواهد داروی تلخی را به خورد بیماری بدهد و میداند که این دارو ی تلخ برای او مفید است و دردش را دوا میکند لذا چاره ای میاندیشد و یک لغاب شیرین روی آن میکشد که بیمار تلخی آن را به خورد بیمار میدهد . 


طنز همان لعاب شیرینی است که حرف حق را که همه میدانیم تلخ است ( الحق مر ) آن را تلخی را میپوشاند . 

آن چه به گفته های استاد باید اضافه کرد این است که :

شخص بایستی ذاتا و فطرتا طنز پرداز  باشد و قدرت مضمون یابی را داشته باشد .

ما افراد روزگار خود با بسیاری حوادث تلخ و شیرین روبرو میشویم و ما افراد معمولی بی تفاوت از کنار آن میگذریم 

ولی یک طنز پرداز دید دیگری دارد و برداشت او از آن حوادث با دیگران متفاوت است .