ستار خان سردار ملی  Image result for ‫عکس ستار خان‬‎

 ستار خان ستار خان قراچه داغی نام پدر ------حاج حسن قره داغی متولد -------------28 مهر 1245  خورشیدی ( 20 اکتبر 1866 میلادی )    تهران در سن 48 سالگی در گذشت مرگ ---------------17 نوامبر 1914 میلادی  --------   25 ابان 1293 شمسی    ------------28 ذیحجه 1332 قمری محل دفن ------شهر ری  باغ طوطی  در جوار شاه عبدالعظیم لقب -----------------سردار ملی   دوره ی قاجار ------------شیعه دوازده امامی -------------------------شغل - پارچه فروش نام همسر -------------فاطمه  

                          سه فرزند به نامهای یدالله --سلطان ---معصومه 

=======================================
ستارخان قراچه داغی از سرداران ترک اذربایجان جنبش مشروطه ایران و لقب سردار ملی  را داشت . 


سومین پسر حاج حسن قره داغی بود . 

و به شغل پارچه فروشی مشغول بود . 

از بچه گی از ظلم و ستم به دیگران بیزار بود . 

از بچه گی  با دو برادرش به تیر اندازی و سوار کاری علاقه داشت . 

و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده شب و روزش به اسب‌تازی، تیراندازی و نشست و برخاست با خوانین و بزرگان سپری می‌شد. 

همین سرکشی‌ها سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود.

 گفته شد اسماعیل به ارتباط و پناه دادن به فردی به نام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم است و به همین جرم کشته شد. 

امر کینه‌ای در دل ستارخان ایجاد کرد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. وقتی اسماعیل به دست نیروهای دولتی کشته شد، ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز مهاجرت کرد.
 او در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره  لوطیان تبریز قرار گرفت. البته لوطیان تبریز دو مذهب مرام داشتند که شیخیه   و شرعیه بودند و ستار در زمره لوطی‌های شیخیه بود.
وقتی وارد ژاندارمری شد مورد توجه مظفرالدین میرزا ( ولیعهد ) قرار گرفت .

 لقب خان گرفت و از تفنگداران او محسوب شد . 
در یکی از درگیریها با ماموران محمد علی میرزا مورد تعقیب قرار گرفت . 

او راهزن عیاری بود بدین معنا که از ثروتمندان میگرفت و به فقرا میداد . با وساطت به شهر برگشت و به شغل دلالی اسب پرداخت . او درس خوانده نبود . سواد خواندن و نوشتن نداشت اما در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی با هوش و شجاع بود . او در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز ایستاد . در مقابل قشون عظیم محمد علی شاه پس ار به توپ  بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده بود . ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد . ستار خان مردم را بر ضد اردوی دولتی فرا خواند و رهبری آن را بر عهده گرفت .به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی مدت یکسال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به طرفدارانمحمد علی شاه بیفتد  .

 اختلاف او و شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان  از زمان کودکیش بود .