از نظر فلسفی ناتورالیسم به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته
باشد می گویند و از جهت ادبی این مکتب تقلید موبه مو و دقیق از طبیعت است.
ناتورالیسم مکتبی است که احساس و عاطفه و تخیل را کنار می گذارد و بر واقعیت های طبیعت و اصول و قانون های علمی تکیه دارد. ناتورالیسم یا طبیعتگرایی رخنه در روندهای ماهوی و عمقی واقعیت را وظیفه ی خود نمیشناسد، بلکه کافی میداند که خلاقیت هنری به کپی کردن اشیا و پدیدههای تصادفی و انفرادی واقعیت بپردازد.
امیل زولا را معمولن از برجستهترین نمایندگان این اسلوب و مکتب یاد
میکنند این مطلب درست است ولی خلاقیت هنری زولا غالبن با نظریات تئوریک او
در تضاد بوده است و این خود نمودار متناقض بودن بینش استتیک طبیعت گرایان
است،
زولا نظریات تئوریک خود را در آثاری مانند رمان تجربی (١۸۸۰) و
طبیعتگرائی در نمایش (١۸۸١) بیان داشته است.
خلاصه ی این تئوری آنست که
پدیدههای زیستی (بیولوژیک) و اجتماعی دارای یکسانی و اینهمانی است و هنر
از سیاست و اخلاق مستقل است.
ولی زولا همان گونه که گفتیم خود نتوانست در
آثار برجستهای که آفرید این تئوری را به کار ببندد و نوعی واقع گرایی در
فعالیت هنری او خود را با قوت نشان میدهد.
از نظر فلسفی ناتورالیسم به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته
باشد می گویند و از جهت ادبی این مکتب تقلید موبه مو و دقیق از طبیعت است.
برخی از نویسندگان ناتورالیست معتقدند که ادبیات و هنر باید جنبه ی علمی
داشته باشد.
به گفته امیل زولا همانطور که زیست شناس درباره ی موجود جان دار به بررسی تجربی می پردازد نویسنده نیز باید شیوه یک زیست شناس را پیروی کرده و روش تجربی را مورد توجه قرار دهد.
در این معنا، طبیعت گرایی با
آرمان گرایی تناقضی ندارد، حال آنکه مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون
یک "روش هنری" خلاف این است.
اصطلاح زیبایی شناسی طبیعت گرایانه، به
نظریه ی فلسفی مربوط می شود که از اثبات گرایی سده نوزدهم ناشی شده و در
نظریه ادبی "امیل زولا" (نویسنده فرانسوی) به اوج رسیده است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.