http://8pic.ir/images/tvmx09mwspsx05frga7m.jpg




امروز جمعه  ساعت ده و نیم صبح مردم تهران با شنیدن خبر فوت مرتضی پاشایی  که عین بمب توسط مبایلها به همدیگر خبر داده بودند .
 گو ش به گوش رسیده بود  همه سرازیر شدند به طرف بیمارستان بهمن  که از صحت این پیام آگاه شوند  همه پیش خود میگفتند ای کاش شایعه باشه صحت نداشته باشه .
 اما اما .........

همه  گریان همه نالان  همه بهت زده  و حیران آخه چی شد ؟؟؟گفته بودند که حالش خوب شده آوردندش به بخش .... پس چی شد ؟

دلواپسیه مردم بی خود نبود .

  حال و هوای مردم در پشت درب بیمارستان

صدای گیتار  یکی از طرفدارانش و خواندن دسته جمعی هوادارانش فضا را پر کرده بود . دسته دسته دور هم  یک طرف نشسته بودند و آهنگ مورد علاقه شان را می خواندند . می خواندند و عین باران اشگ می ریختند . همه صورتها خیس اشگ بود . هوا خیلی سرد بود خیلی سرد و مردم اجتماع کرده بودند سردی هوا را حس نمیکردند . الانم که ساعت حدود هشت ونیم  شبه است هوا بشدت سرده و مردم جلوی بیمارستان هنوز اجتماع کرده اند پلیس هم سعی در متفرق کردن مردم را داشتند .اما مگه میشد 

البته از لحظه ای که مرتضی پاشایی به این بیمارستان آمده بود سیر جمعیت هوادارانش  با گل به سوی بیمارستان بهمن روان بود و آهنگهای او را می خواندند .

تردد واسه کسانی که در اون بیمارستان بیمار داشتند و می خواستند  به عیادت  بیمارشان بروند خیلی سخت بود .اصلا گاهی اوقات ممکن نبود . واسه همین بارها و بارها خانواده پاشایی از هواداران می خواستند که اجتماع نکنند .

مردم همه دسته جمعی آهنگهای او را میخواندند . یکی هست .......................

آیا این صداها به گوشش می رسید ؟ آیا می دانست هوادارانش پشت درب بیمارستانند ؟مسلما جواب آری است . او می دید که هوادارانش پشت درب بیمارستانند خیلی دوست داشت بیاد پیش طرفدارانش و از آنها تشکر کند اما پزشگان به او این اجازه را نمی دادند .  شاید چون هیجان برایش خوب نبود  . ولی بودن طرفدارانش پشت درب بیمارستان موجب تسلی  او و خانواده اش بود .

 تنها صداست که می ماند 

       خبر درگذشت مرتضی پاشایی !!!!!!!!!

چه خبر تاسف باری بود . ...خدا چنین  فاجعه ای را نصیب هیچ خانواده ای نکنه  خیلی سخته ....من میدونم اونا چه حالی دارند مرگ عزیز سخته ....منم کشید ه ام ... میفهمم چه حالی الان دارند ...

خدای من چی به سره پدر و مادرش میاد این فاجعه بس تلخه بس تلخ خدا صبر بهشون بده . خدا کمکشون کنه بتوانند این مصیبت را پشت سر بگدارند  .  خدا کنه بتوانند با این مصیبت کنار بیایند .

از صمیم قلب مصیبت وارده را به خانواده اش  و طرفدارانش  تسلیت میگویم

 

این وصیت نامه رو مرتضی شب قبل از مرگش برای هواداراش نوشته

ﻭﺻﻴﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺮﺗﻀﻰ : ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ ﺩﻟﻤﻮ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻴﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﻭﺍﺳﻢ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺣﻼﻝ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺗﻚ ﺗﻜﺘﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺪﺍﺟﻮﻧﻢ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﻓﺘﻨﻮ ﺍﺯ ﺧﻴﻠﻲ ﻗبل  ﺘﺮﻫﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮔﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺠﻮ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺎ ﺟﻮﻥ ﺩﻝ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻜﺬﺭﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻬﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﻱ ﻛﻨﻢ ﺑﺨﺪﺍ ﺩﻳﮕﻪ ﺟﺴﻢ ﺧﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎﻧﻤﻮ ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯﻳﻦ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺗﻮﻥ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﺍﻣﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻳﻜﺬﺭﻩ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﺮﺩﻣﻮ ﺧﺴﺘﮕﻴﻢ ﺩﺭ ﺭﻗﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ ﻛﻪ ﺯﻭﺩ ﺯﻭﺩ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻗﻠﺐ ﺗﻚ ﺗﻜﺘﻮﻥ ﺑﺎﺷﻢ . ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺘﻮﻥ ﺗﻨﮓ ﻣﻴﺸﻪ ﺍﻣﺎ ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺍﻣﺶ ﺭﻭﺣﻢ ﺩﻋﺎﻡ ﻛﻨﻴﺪﻭ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﺮﺩﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﮔﻠﻪ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻣﻨﻮ ﺟﻠﻮﺵ ﺳﺮﺍﻓﺮﺍﺯ ﻛﻨﻴﺪ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻣﻦ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﺍﺣﺘﻢ ﻭ ﻣﻼﻟﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﺟﺰ ﺩﻭﺭﻱ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻋﺰﻳﺰﺍﻧﻢ.


عکس هایی از انتقال مرتضی پاشایی از بیمارستان


انتقال پیکر پاشایی از بیمارستان به سرد خانه


عکس هایی از انتقال مرتضی پاشایی از بیمارستان


شنیده می شود خانواده مرتضی پاشایی چهار قبر برای پسرشان در نظر داشته اند که سه قبر انتخابی اول هر کدام به دلایلی عجیب، دفن مرتضی در آنها میسر نشده است! بعد از این اتفاق و در نهایت، تصمیم گرفته می شود که پیکیر این هنرمند بنام و محجوب موسیقی پاپ در ردیف ۱۳۹ بهشت زهرای تهران (کنار مزار استاد تجویدی) برای همیشه به خاک سپرده شود.