مرحوم ویگن

تنها توی ایرون  /  تنها توی ایرون  / راستی که میچسبد آفتاب زمستون / میری  زیر کرسی اصلا نمیپرسی از سرمای شمرون آخ جون


:cry:

ویگن    دردریان

ویگن در 2 آذر 1308 در همدان به دنیا آمد

مرگ 20 آبان  2003

تور خانوادگی گذاشت بعد از این که قلبش را جراحی کرد

نا م تور خانوادگیش ویگن و همسفران نام داشت

علت مرگ سرطان پروستات / مثانه اش را برداشتند و سرطان به استخوان رسیده بود


قبر ویگن خواننده و آهنگساز


4 بار ازدواج کرد و از زن اولش 3 دختر به نامهای ژاکلین / آیلین که دوقلو هستند و کاترین -----ژاکلین شاعر  آهنگساز  وخواننده و آیلین هنرپیشه


نامه های کارو  از برادرش کارو بود ....

آن زمان پسرا وقتی میخاستند نامه برای دوست دختراشون بنویسند

از کتاب نامه های کارو استفاده میکردندتا دل آنها را ببرند . خانواده ای هنرمند بودند

او تحصیلات متوسطه را  سال 1330 تمام کرد و به شغل نقشه برداری پرداخت   اولین گیتارش را از یک روس خرید .

طبق گفته ی خودش به قدری به گیتار علاقه داشت که یک گیتار با چوب برای خودش ساخت و از همان بچه گی با همان گیتار چوبی شروع به نواختن گیتار میکرد


تا این که در  کودکی  یک سرباز روس که  قصد برگشت به وطنش را داشت گیتارش را به فروش میگذارد  ویگن  بلافاصله به خانه می رود


تمام پس اندازش هر آنچه بود را برداشت و برای خرید گیتا ر به اون مرد روسی  مراجعه کرد هر چند مقداری از پول گیتار کم بود اما  وقتی اون سرباز  روس علاقه ی او رابه گیتار میبیند بقیه اش را نمیگیرد و گیتار  را به او میدهد . و به این ترتیب آرزویش برآورده شد و شروع به نواختن کرد

در آن زمان که موسیقی کشور جز ترانه ی کوچه باقی حرف دیگری برای گفتن نداشت ویگن حرف و کلامی نو زد و آهنگهای موزون و بهره گیری تنظیم هائی از استادان بزرگی همچون مهندس خرم و دیگران توانست مدت 50 سال یکه تاژ صحنه ها در اوج باشد .

ابتدا ویگن در کافه های شکوفه نو و لاله زار که آن زمان بود رفت و اجرای برنامه کرد

تا این که کم کم بین مردم محبوبیت خاصی پیدا کرد و پایش   به رادیو و تلویزیون باز شد و در کاباره های معروف  باکارا / میامی ...برنامه اجرا میکرد .

گیتاری به ایران آورد و در برنامه ای از او پرسیدند این چیست ؟ گفت این همان تار است  فقط یک گی به آن اضافه شده است ....

ویگن با آهنگ مهتاب  به اوج محبوبیت رسید .

نیم قرن آوازه خوان شهر  و یکه تاژ صحنه ها در اوج بود ویگن با صدائی غیر از صداهایی در کودکی دیگر و ترانه هایی متفاوت از ترانه های سنتی آغاز گر موسیقی پاپ ایران شد و به سلطان جاز ایران معروف شد

که  واقعا برازنده اش بود آن زمان به گفته ی خودش گیتاریست خیلی کم بود خیلی کم

ویگن در سال 1968 به آمریکا رفت  و با مشگلات بینائی روبرو شد و به دعوت حمید حجازی دوباره به ایران برگشت و باز به آمریکا برگشت وبقیه عمر باقیمانده اش را در آنجا سپری  کرد و همان  جا هم درگذشت

اون همه ابهت به یکباره با یک حرکت زشت بچه هایش از بین رفت و  در پایان عمر به چنان نکبتی افتاده بود که توان درمان خود را نداشت

ویگن از آن دسته مردانی بود که هم جذاب بود و هم خوش تیپ و خوش لباس و خوش سرو زبان بود

 بیشتر توجه زنان را به خود جلب میکرد . او عاشق زن بود و به همین خاطر او چهار زن برای خودش اختیار کرد

ویگن به هیچ عنوان فکر پیری خود نبود هر آن چه را که داشت میخورد و اصلا پس انداز نمی کرد   .

به طوری که دخترانش ژاکلین و آیلین حسابی به شبکه شب خیز دادند تا دوستداران ویگن کمک مالی به آنها بکنند .  البته بعد از این که مثانه اش را برداشتند و سرطان رسیده بود به استخوانش ...اما عمر ویگن کفاف نداد و این بدترین کار ژاکلین و آیلین بود  که در حق پدرشان انجام دادند و اشگ پدرشان را در آوردند  طوری که برنامه واسه چند دقیقه به علت این که ویگن نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد قطع شد . بسیار تاسف آور بود این صحنه هنوز جلوی چشم طرفدارانش است باورشان نمیشد که آیلین و ژاکلین چنین کاری را در حق پدرشان کردند

و درست چند روز بعد از این کار دخترانش ویگن درگذشت شاید به خاطر این خفتی که دید تحمل نکرد . یعنی این که از این پولهائی که دوستداران

ویگن فرستادند فرصت استفاده پیدا نشد و این کاری بیهوده بود فقط آبروی

پدرشان را بردند .

تصور کنید سلطان جاز ایران شب خیز بیاید و هزار دلار برای شروع کمک زیر بالشت ویگن بگذارد خاری آخه تا چه حد

چه طور دخترانش این قدر پدرشان را در نزد طرفدارانش خار کردند .هر بیننده ای چه از دوستدارانش چه انهائی که طرفدارش نبودند هزار بار به دخترانش لعنت فرستادم

خدا رحمتش کند خیلی دخترانش به پدرشان در واپسین دقایق عمر بد کردندو آبروی

چندین ساله ی این هنرمند را به بدترین شکل ممکن بردند


کارشان بسیار زشت و دور از انتظار طرفداران این هنرمند بود .